مهمانی
سلام بچه ها میدونم چند روز براتو ن ننوشتم اماالان عمو امیر اومدخونمون شام دعوتش کردیم با مامان جون و بابا جان . عمو وقتی رفتیم با پدرم دنبالش من را اذیت کرد با من شوخی می کرد شب خوبی بود . ...
نویسنده :
یاس
12:14